امروز رفتی حموم
سلام عزیز دلم سلام عمر من سلام هستی من نور زندگی ما ....از وقتی اومدی تمام زندگیمون رو چر از شور و هیجان کردی از روزی که اومدی انقدر وجودت دوست داشتنیه که هیچ کس نمیتونه بیشتر از یه روز ازت دور باشه ... عزیز دلم میخوام یه وقتی داشته باشم بشینم از همه این روزهایی که گذشت بنویسم دیروز یاد گرفتی اقه کنی ...برای اولین بار از دهنت اب اومد بیورن و خاله فضی گفت به خاطر صداهایی که از خودش در میاره ... سه شب پیش یاد گرفتی سرت رو از روی بالشت بیاری بالا و سرت رو محکم نگه میداری امروز خونه خاله میتی اینکار و کردی نزدیک بود خاله میتی بخوردت عزیز دلم بابایی امروز ماشین رو گذاشت برای فروش ...دلم گرفته خیلی زیاد...
نویسنده :
مامانی
21:52